داستان خواندنی " تردید درعمل"
مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن.
عمرش را گذاشته بود روی این کار تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود
و کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد .
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه ! ..
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم .
پرسیدم بابت چی ؟
گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم
اما هنوز کمی مردد بودم .
وقتی دیدم سوارماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .
با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم .
فردا خدمت می رسیم
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم
M
عاشق ترین عاشق
نبود در تار و پودش دیدی گفت عاشقه عاشق
@@@@@@@@@@@@@ نبودش @@@@@@@@@@@@@
امشب همه جا حرف از آسمون و مهتابه،تموم خونه دیدار این خونه
فقط خوابه ، تو که رفتی هوای خونه تب داره ،داره از درو دیوارش غم
عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ، بیا بر گرد تا ازعشقت
نمردم،همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت،دیدی رفت ودل ما رو سوزوندش
حیات خونه دل میگه درختها همه خاموشن،به جای کفتر و گنجشک کلاغای
سیاه پوشن ، چراغ خونه خوابیده توی دنیای خاموشی ، دیگه ساعت رو
طاقچه شده کارش فراموشی ، شده کارش فراموشی ، دیگه بارون نمی
باره اگر چه ابر سیاه ، تو که نیستی توی این خونه ، دیگه آشفته
بازاریست ، تموم گل ها خشکیدن مثل خار بیابون ها ، دیگه از
رنگ و رو رفته ، کوچه و خیابون ها ،،، من گفتم و یارم گفت
گفتیموسفر کردیم،از دشت شقایق ها،با عشق گذرکردیم
گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداری، عشقو
به فراموشی ،چند روزه تو می سپاری
گفتم که تو می دونی،سرخاک
تو می میرم ، ولی
تا لحظه مردن
نمی گیرم
دل از
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم !
اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه … پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و… خلاصه فریاد میزدم
که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید… منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و
سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و … دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم!
نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم! ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونورخیابونه گل میفروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره …
دیگه نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟! حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم!
کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد! یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه! …
اما دریغ از توان و نای سخن گفتن! تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!
همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین
دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست / در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم / بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست . . .
اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .
همه چیز در مورد پرده بکارت
اما از نظرعلمی مفهوم دست نخورده بودن پرده بیشتر به یک افسانه غیر واقعی می ماند. دلیل آن هم این است که پرده دارای انواع گوناگونی از نظر شکل ، ضخامت و اندازه می باشد. حتی ازانواع آن میتوان به نوع حلقوی آن اشاره کرد که پرده تمامی ورودی داخل واژن را مسدود میکند و تنها یک سوراخ در میان آن قرار دارد. یا میتوان به پرده جداره دار اشاره کرد که دارای شکافهای باریکی در قسمت مرکز به پایین آن میباشد. اکثر پرده ها تمامی بخش ورودی واژن را پوشش نمیدهند و همواره دارای منافذی برای خروج خون و مواد زائد در طول مدت عادت ماهیانه هستند.اما در بعضی موارد نادر پرده می تواند قطور باشد و یا بدون سوراخ بوده و یا تمامی بخش ورودی واژن را پوشش دهد. اینگونه پرده ها احتمالاٌ اجازه قائدگی و یا نفوذ آلت جنسی مرد در زمان آمیزش جنسی و یاهر چیزی که بخواهد وارد واژن گردد را نخواهند داد. در اینصورت در زمان سیکل ماهیانه خونریزی صورت نخواهد گرفت و نتیجه آن پر شدن واژن از خون خواهد بود که این خون میتواند به سمت رحم حرکت کرده و موجبات دردسر را برای فرد فراهم آورد. اگرچه که پزشکان این مانع را با یک جراحی ساده و ایجاد شکاف برطرف خواهند کرد.
از آنجا که پرده بکارت میتواند دارای اشکال مختلف باشد ، باید دریافت که بازبینی آن نمیتواند دلیلی محکمی برای اثبات این مورد باشد که فرد دارای رابطه جنسی بوده است یا خیر. این قضاوت نادرست میتواند برای افرادی هم که پرده آنها در اثر فعالیتهای ورزشی ، خودارضایی ، استفاده از تامپسون ، کشیدگی بیش از حد ، نبود مادر زادی ، تستهای پزشکی و غیره باشد نیز بیجهت منظور گردد و آنها را دچار دردسر گرداند. حتی بسیاری از مدارک از این حکایت میکند که پاردگی پرده در اثر کشیدگی بیش از حد در فعالیتهایی مانند رقص ، ژیمناستیک و یا اسب سواری نیز شایع است. حتی گونه ای پرده نیز وجود دارد که بسیار انعطاف پذیر بوده و در اثز ورود آلت جنسی یا جسم خارچی به واژن ، آن بکناری زده خواهد شد و ممانعتی ایجاد نخواهد کرد. در ادامه باید یاد آور شد که پارگی پرده ممکن است با مقداری درد و مدتی خونریزی همراه باشد ولی موارد بسیاری نیز وجود دارد که پرده بدون درد و خونریزی پاره گردیده است.
Hymen یا همان پرده بکارت غشایی ا ست که تمام یا قسمتی ازدهانه واژن را می پوشاند
. Hymen لغتی یونانی ست به معنای پوست یا پرده که از نام الهه ازدواج و عروسی یونانیانGod Hymen وام گرفته شده. یونانیان باستان از این لغت برای انواع پرده ها از جمله پرده ای که قلب را احاطه می کند(پریکارد)، استفاده می کردند، اما با گذشت زمان، کاربرد آن به پرده بکارت محدود شد .
در طول نخستین مراحل رشد جنینی، به طور کلی هیچ بخش ورودی به واژن وجود ندارد. لایه باریک بافتی که در این مرحله واژن را می پوشاند، قبل از تولد به طور ناقص تقسیم می شود، این لایه بعدها پرده بکارت را به وجود می آورد. در صورتیکه در مرحله قبل از تولد، تقسیم لایه به طور کامل صورت گیرد، موجب می شود بعضی زنان به طور مادرزاد، پرده بکارت نداشته باشند .
بسیاری تصور می کنند که پرده بکارت، داخل واژن قرار دارد. در صورتیکه اینطور نیست. پرده بکارت، بخش خارجی اندام جنسی است و دقیقا در ورودی دهانه واژن قرار دارد .
انداممان را چقدر می شناسیم؟
بسیار مهم است که بدانید بدنتان به چه شکلی است. البته در مورد شکل یا رنگ اندام جنسی تان نگران نباشید. بعضی ها تیره اند، بعضی روشن، بعضی کوچکند، بعضی بزرگ. اما غیر عادی نیستند. در نظر داشته باشید که هیچ واژنی دقیقا شبیه آن دیگری نیست.اندازه و شکل این سوراخ از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. انواع رایج پرده بکارت عبارتند از :
حلقوی: در این نوع، پرده به صورت حلقه ای دور ورودی واژن را می پوشاند .
ارتجاعی: پرده ای که به اندازه کافی انعطاف پذیر و قابل ارتجاع ا ست و به هنگام ورود آلت تناسلی مرد، پاره نمی شود یا به طور جزئی پاره می شود و هیچ خونریزی ندارد .
دو سوراخی یا تیغه ای: پرده ای که یک تیغه ممتد در طول ورودی واژن دارد .
غربالی (سوراخ سوراخ): این پرده به طور کامل در عرض مهبل کشیده شده اما سطح آن سوراخ سوراخ است .
در صورتی که پرده حلقوی باشد حتی پس از انجام رابطه جنسی معمولا هیچگونه پارگی و یا خونریزی وجود ندارد و اینگونه خانمها تا زمانی که زایمان طبیعی نداشته باشند پرده آنها همچنان بکر باقی میماند و در هنگام زایمان پاره میشود که در این صورت اون خانم بینوا هم باید درد زایمان رو تحمل کنه و هم درد پارگی پرده بکارت رو !
بعضی ها مادرزاد پرده بکارت ندارند، بعضی دیگر پرده بکارتشان بدون سوراخ است، درحالیکه برخی دیگر پرده های بسیار ضخیمی دارند که ممکن است برای پاره کردن آن، کمک پزشک مورد نیاز باشد تا از بروز درد در هنگام ارتباط جنسی جلوگیری شود، این شیوه را بریدن پرده می نامند.طی اولین دخول، پرده بکارت در چند جا پاره شده و به چند قطعه تقسیم می شود، غالبا تا زمانی که زن، نوزادی به دنیا بیاورد باقیمانده پرده در دهانه واژن وجود خواهد داشت .
پرده بدون سوراخ یا بسته چیست؟ پرده ای که تنها با خروج نوزاد پاره می شود، اما به صورت خطوط نامنظم گوشتی پیرامون ورودی واژن باقی می ماند. در دخترانی که به سن بلوغ می رسند، در صورتیکه دارای پرده بسته باشند، خون قاعدگی پشت آن جمع شده و نمی تواند خارج شود در نتیجه باعث بروز درد می شود، اینگونه افراد باید به دکتر مراجعه کرده تا طی عمل جراحی و ایجاد برشی در سطح پرده، خون قاعدگی از آن خارج شود .
چرا بعضی زنان در اولین ارتباط جنسی خونریزی ندارند و برخی دارند؟
گذشته از فقدان مادرزادی پرده بکارت در بعضی زنان، در صورتیکه زن در هنگام س ک س، آرام و بدون تنش بوده ، زمان کافی برای عشق ورزی داشته باشد، با طرف مقابل خود احساس راحتی کند و دهانه واژنش به اندازه کافی مرطوب باشد، آلت تناسلی مرد به نرمی وارد واژن او می شود و به این ترتیب در اولین ارتباط خونریزی نخواهد داشت. اما اگر زن مضطرب باشد یا بترسد و پاهایش را جمع کند دهانه واژن تنگ خواهد شد و هنگام دخول خونریزی و درد خواهد داشت .
بعضی مردها ادعا می کنند که می توانند در حین س ک س تشخیص بدهند زن قبلا س ک س داشته یا نه، چنین نیست. تنها چیزی که مردان می توانند حس کنند، مضطرب و نگران بودن زن است که به همین دلیل خودشان را منقبض کرده و دهانه واژن به نظر تنگ تر می آید .
از آنجائیکه در نظر مردم پرده بکارت، پرده ای بسیار سفت و محکم است که تنها با فشار پاره می شود، برخی مردها در هنگام س ک س فشار زیادی به دهانه واژن آورده و موجب پارگی دهانه واژن، درد و خونریزی می شوند. در صورتیکه، اگر زن هنگام س ک س آمادگی کافی داشته و به دور از احساس اضطراب باشد هیچ نیازی به فشار از جانب مرد نیست .
نکات قابل توجه در مورد پرده بکارت :
رشته های عصبی در پرده کم هستند و به همین دلیل در صورت آرامش جسمی و روانی، پارگی آن معمولا بدون درد است .
عمل دخول و پاره شدن پرده بهتر است در زمانی که بدن آرام است و هیچ اضطراب و خستگی وجود ندارد انجام شود. بنابراین نزدیکی در اولین شب ازدواج و پس از مراسم طولانی عروسی توصیه نمی شود .
زنان بهتر است قبل از نزدیکی، نه به منظور گرفتن گواهی سلامت پرده بکارت بلکه به دلیل آگاهی از نوع پرده به پزشک متخصص زنان مراجعه کرده و توضیحات لازم را درخواست کنند. زیرا در موارد نادری که پرده از نوع ضخیم است، احتیاج به عمل جراحی دارد .
در صورت تنگی دهانه واژن، بهتر است از کرم و ژلهای تسهیل کننده یا اسپری بی حس کننده استفاده کرد. ضمن اینکه تحریک زن وخروج ترشحات از دهانه واژن موجب روان شدن دهانه واژن و سهولت ارتباط جنسی می شود .
گاهی پرده بکارت با یک یا دو بار نزدیکی کاملا پاره نمی شود وهر دفعه قسمتی از آن پاره شده و کمی خونریزی می کند. بدون پارگی پرده، مایع اسپرم ریخته شده بر روی آن می تواند موجب حاملگی شود، زیرا اسپرماتوزوئید موجود در اسپرم می تواند از سوراخ پرده حرکت کرده و به طرف تخمک زن برود و حاملکی ایجاد گردد. در این موارد زن با پرده سالم حامله می شود .
ورزشهایی مانند سوارکاری، دو، پرش، شنا، رقص، باله، هرگز باعث پاره شدن پرده دختر نمی شوند مگر اینکه وی طی حادثه ای و در هنگام بازی، سقوط کرده و در همان زمان جسمی نوک تیز به پرده اصابت کند و موجب پارگی آن شود .
· عشق به زیبایی را باید رشحه ای از رشحات تجلی جمالیه خداوند دانست، نه دامگه شیطان و منشا پلیدی و مایه شهوت انگیزی.
· عشق پاک و سالم عشقی است که همراه با آگاهی ، احساس مسئولیت ، انضباط نفس و دیگر فضیلتها باشد.
· نكته مهم آن است كه، در عشق ورزيدن به كسي خاص، فقط محبتي كه بالقوه در سراي دل آرميده بوده در شخصي واحد تمركز ميابد و فعليت پيدا مي كند. بر خلاف پندار رومانتيكها، حقيقت اين نيست كه تنها يك تن در عالم وجود دارد كه مي توان دوست داشت و شانس بزرگ زندگي در پيدا كردن آن يك نفر خلاصه مي شود و عشق به او سبب مي گردد كه آدمي از همه كس پاي پس كشد. عشقي كه نمي تواند جز به يك نفر متوجه شود خودش دليل آن است كه عشق نيست، بلكه يك بستگي ناشي از ساديسم و مازوخيسم است. در محبت، صفات و كيفيات بشري در قالب معشوق پيكر مي يابد و به اين سبب جنبه ي اثباتي كه در بن عشق نهفته به سوي او روان مي شود. عشق به يك نفر دليل عشق به آدمي است، و به خلاف پندار غالب، عشق به آدمي تصور انتزاعي نيست كه به دنبال دل سپردن به كسي خاص به وجود آيد و تجربه اي را كه با يك «موضوع» پديدار شده تعميم دهد. گرچه از لحاظ تكوين، عشق به بشر به طور اعم حاصل برخورد با افراد خاص است، اما پس از اين مرحله، بنيان عشق به معشوق را عشق به بشر تشكيل مي دهد.[1]
· كسي كه نمي تواند خود را دوست داشته باشد و فقط مي تواند ديگران را دوست بدارد. دوست داشتن در توان او نيست.
· عناصر تشكيل دهنده ي اساس آرزوها عشق است.
· مانوني: لازمه عشق واقعي و حقيقي بسيج شدن انگيزه هاي نفساني است كه بكلي از قيد تعارضات ناهشيار رها شده باشند، و عشق واقعي و حقيقي آن است كه ما آنچه را براي خود قائل هستيم براي ديگران هم قائل شويم. و ارزشهاي دائمي واقعيت انساني را نيز مشمول اين قاعده بدانيم ص 42-41
· سعيد اردوبادي: «عشق بيماريست، و مثل هر بيماري ديگر، دوره ي معيني دارد كه بايد سپري شود. هيچ داروئي نيست كه آن را وسط دوره، درمان كند، اين دوره، بايد با تمام تلخيها و خوشيهايش مدت زماني، ادامه داشته باشد»
· لازمه ي تلافي محبت و احترام، احترام متقابل است، نه عشق و دلباختگي، شايسته نيست كه اظهار محبت و حرمت كسي را با عشق خود تلافي كرد.
· دخترها معمولا از محبت و علاقه و گرفتاريها و دردسرهاي آن ـ هرچقدر هم سخت باشدـ باز لذتي معنوي مي برند.
· يكي از خصوصيات عشق و عاشقي، پيدايش فكر و خيالات زياد توام با شك و ترديدهاست، عشق گاهي يك احساس كوچك را بزرگ جلوه مي دهد و آن را به شكل ناهنجار و آزار دهنده اي در مي آورد.
· دو دسته از جوانان معني عشق را نمي فهمند اما عاشق ميشوند، دسته اول آنهائي هستند كه مي توانند فرد مورد نظر خود را دوست بدارند اما دوست داشتن آنها مبتني بر شناخت و اراده ي شخصي شان نيست، بلكه ناشي از اراده و خواست عوامل ديگر و واسطه هاي بيگانه از علايق معنوي آنهاست، مشخصا عشق اين افراد فاقد اصالت است. و انگيزه هاي ديگري آنها را ترغيب مي كند ، هدف اوليه و اساسي اين افراد به ويژه دختران تامين رفاه ظاهري است، و بدون ترديد منشا اصلي اين گونه تفكر، درك نادرست از فلسفه ي زندگي است. براي اين قبيل جوانان مهم نيست كه طرف مقابل كيست و شخصيت باطني او چگونه است اين افراد شايستگي انتخاب فرد دلخواه زندگي خود نيستند و فقط در فكر تامين نيازهاي ظاهري خويش هستند. دسته ديگر افرادي هستند كه عشقشان يا علاقه و كشش آنها زائيده شهوت است لذا آينده و سرانجامي ندارداين افراد كمتر در اجتماعات زندگي كرده اند و معمولا تصور ميكنند هر فردي را كه ديدند و از ظاهر او خوششان آمد مي توانند دوستش بدارند و با او ازدواج كنند لذا تصور ميكنند كه عاشق و دلباخته شده اند.
· يكي از خصوصيات عشق و عاشقي، پيدايش فكر و خيالات زياد توام با شك و ترديدهاست، عشق گاهي يك احساس كوچك را بزرگ جلوه مي دهد و آن را به شكل ناهنجار و آزار دهنده اي در مي آورد.
· خود خواهي با خويشتن دوستي سرو كار ندارد، بلكه با عكس آن يكي است. خود خواهي نوعي طمع و آز است و چون ديگر انواع اين صفت، سيري نمي پذيرد و به اين سبب هرگز رضايت نمي شناسد.... ريشه خود خواهي در فقدان محبت براي خويش تن است. كسي كه در خود موردي براي محبت و تحسين نمي يابد دائما از خود در اضطراب است. .. نگران خويشتن است، و چون از يك ايمني و رضايت اساسي بهره نمي برد، حريص است كه همه چيز را براي خودش محفوظ دارد. اين نكته در مورد افراد «خود شيفته» نيز صادق است، با اين تفاوت كه آنچه ايشان را مشغول مي دارد ستايش خود است، نه تحصيل اشياء ... به عقيده فرويد خود شيفته كسي است كه عشق خود را از ديگران بريده و متوجه خويشتن كرده است. قسمت اول اين عقيده صحيح، اما قسمت دوم آن نادرست است: خود شيفته نه خود را دوست دارد . نه ديگران را.[2]
· عشق از نگاه آنتونی رابینز: عشق احساسی سرکش و بی قاعده است زیرا تعادل در آن نیست. عاشق ترازنامه ای تنظیم نمی کند تا صفات خوب و بد معشوق را در ستون های بستانکار و بدهکار بنویسد و سپس اعداد و ارقام را به کامپیوتر بدهد تا ببیند نتیجه چه می شود.(بسوی کامیابی ص 105)
· عشق و اهانت: عشق اهانتها را بدست فراموشی نمی سپارد، عشق تنها هنگامی که تا مرحله رسوایی رسیده باشد، می تواند تلخی تحقیر و اهانتها را به فراموشی بسپارد، و گرنه هیچ عاشق شریف نمی تواند اهانتها را نادیده بگیرد. چون شرافت انسان است که اهانت را احساس می کند. 4ص 1818 تبریز مه آلود
· دوستی: دوستی تا زمانی که در آن صمیمیت و یکرنگی و صداقت مقدم بر همه چیز باشد، ادامه می یابد.
فهم هیجانی و روابط زناشویی
به اعتقاد مشاوران خانواده، راه دستیابی به ازدواجی موفق و یک زندگی خانوادگی سرشار از خوشبختی، بسیار ساده و سرراست است: «باید بدانی چه موقع معذرتخواهی کنی و هنگامی که همسرت کار مورد علاقهات را انجام نداد به روی خودت نیاوری.» مانند بسیاری از سخنان موجز و نغز دیگر، سادگی ظاهری این دستورالعمل، فریبنده است. در حقیقت دانستن این که چه موقع، چرا و چگونه از همسرتان معذرتخواهی کنید و نیز برخورداری از تواناییهایی چون شکیبایی، بردباری و مدارا کردن در هنگام عصبانیت، احتیاج به مهارتهای هیجانی پیشرفته و سطح بالایی چون همدلی، کنترل خود و درک عمیق نیازها و احساسات دیگران دارد. نکته جالب توجه در مورد این مهارتها این است که بدانیم اینها شباهت زیادی به اجزا یا ابعاد تشکیل دهنده سازه هوش هیجانی دارند. هوش هیجانی (EI) توسط مایر و سالووی این گونه تعریف شده است: «توانایی درک و فهم عواطف به منظور ارزیابی افکار و خلق و خو و تنظیم آنها به گونهای که موجب تعالی و رشد عقلانی-هیجانی گردد». در واقع این همخوانی و تجانس آشکار بین انواع تواناییهایی که هوش هیجانی را میسازد و تواناییهایی که لازمه گفتگو و تعاملات موفقیتآمیز زناشویی میباشند، ما را به این موضوع رهنمون میسازد که هوش هیجانی (EI) در زمینه ازدواج موفق و زندگی زناشویی، نقشی مهم و غیر قابل انکار دارد. حال سؤال این است که هوش هیجانی به چه طریقی میتواند زندگی زناشویی را تحت تأثیر خود قرار دهد؟ و زوجین به چه نوع مهارتهای هیجانی نیاز دارند تا به کمک آنها بتوانند بر مشکلات روز افزون زندگی زناشویی خود و فراز و نشیبهای آن فایق آیند؟ ● هوش هیجانی (EI) چیست؟ واژه جامع هوش هیجانی به سه دسته توانایی ذهنی اشاره دارد که یک دسته آن، تواناییهای بسیار اساسی است که دربرگیرنده ادراک و تشخیص عواطف خود و دیگران میباشد، به عبارت دیگر، افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند میدانند که خود یا دیگران در یک لحظه خاص، در چه نوع حالت هیجانی به سر میبرند. بنابراین قادرند به دقت عواطف گوناگون و متفاوتی چون خشم، ترس، احساس گناه و عشق را از هم تشخیص دهند. تواناییهای هوش هیجانی (EI) بطور کلی عبارتند از: ▪ توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران ▪ توانایی استدلال کردن راجع به عواطف ▪ توانایی اداره و تنظیم مؤثر عواطف این تواناییهای سه گانه، ظاهراً عوامل اساسی تشکیل دهنده یک زمینه غنی عاطفی برای داشتن یک زندگی زناشویی سعادتمندانه محسوب میشوند. |